اصطلاح برندسازی دیجیتال غالباً مورد استفاده قرار می گیرد ، اما در واقع “دیجیتال برندینگ” چیست؟
بنده محمد کرمی به عنوان یک استراتژیست و برنامه ریز برند ، استفاده از اصطلاح “بازاریابی اینترنتی” “دیجیتال مارکتینگ” و “دیجیتال برندینگ” را کنجکاو کننده می دانم. آیا از اصطلاح “برندسازی تلویزیون” یا “رادیویی مارکتینگ” استفاده کرده اید؟
بازاریابی دیجیتال در دهه گذشته به عنوان یک تخصص مطرح شده است که ریشه در بازاریابی مستقیم دارد.افزایش تعداد دستگاه های شخصی همراه و استفاده از آنها به این معنی است که بازاریاب های تجاری روش های بیشتری برای برقراری ارتباط مستقیم و تعاملی با مصرف کنندگان یا مشتریان هدف خود دارند. با توجه به این موضوع، جای تعجب نیست که مفاهیم برندسازی باید برای رسانه ها و فناوری های دیجیتال نیز استفاده شود تا برندها از طریق تعامل با مصرف کنندگان روی دستگاه های دیجیتالی خود ، توسعه یابند.ما در پایان این مقاله به برخی از نمونه های برجسته FMCG می پردازیم.
تعریف دیجیتال مارکتینگ:
این دیدگاه مثناسئو در مورد ” برندسازی دیجیتال ” است:
“کانالها و دارایی های دیجیتالی برای ارتباط موقعیت یاب برند (یا هدف) به عنوان بخشی از برنامه های ارتباطی یا تعامل با نام تجاری چند کاناله استفاده می شوند”.
بنابراین بیایید “دیجیتال مارکتینگ” را به “ارتباط دیجیتال” تغییر نام دهیم و نقش آن را در زمینه استراتژی تجاری و برنامه ریزی برند بررسی کنیم.
استراتژی تجارت و برنامه ریزی برند چگونه با هم ارتباط دارند؟
“راه بازاریابی” (شکل 1) یک چارچوب برنامه ریزی شده است که در بسیاری از مشاغل FMCG دنبال می شود. این راه استراتژی تجارت را با برنامه برند سالانه پیوند می دهد. به عبارت بهتر، استراتژی ارتباطی یک برند، بخشی از برنامه سالانه برند خواهد بود که به استراتژی تجارت باز می گردد.
شکل 1: راه بازاریابی – چارچوبی برای برنامه ریزی برندینگ
به طور معمول این مراحل به روش برنامه ریزی بازاریابی مورد بازبینی قرار می گیرد. حال اجازه دهید هر یک از این مراحل را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.
از کجا بازی دیجیتال برندینگ خود را آغاز کنیم کنیم
سوال اول اساساً این است که یک تجارت می خواهد در چه مشاغل یا بخش هایی رقابت کنند. وقتی به گزینه های رو میز تجارت نگاه می کنیم ، باید به عواملی مانند زیر توجه کنیم:
- بازارهای هدف – چقدر بزرگ هستند ، با چه سرعتی در حال رشد هستند ، آیا اینها به وضوح تعریف و درک می شوند؟
- نیازها و خواسته های مشتری – چگونه بازارهای هدف تقسیم می شوند؟
- تمایز ما در کسب و کار – کسب و کار تا چه اندازه به تمایز محصول یا خدمات مارک تجاری خود برای جذب مشتری هدف و یا بخش مصرف کننده نیاز دارد؟
تصمیماتی که در اینجا توسط یک تجارت گرفته می شود به دلیل پیامدهای طولانی مدت آنها برای تعیین جهت ، تخصیص منابع و دیگر عناصر موجود در چارچوب 7S مک کینزی مهم هستند (شکل 2).
شکل 2: چارچوب 7S مک کینزی
چگونه در دیجیتال برندینگ برنده شویم
سوال دوم در مورد مزیت رقابتی است. به عنوان مثال ، آیا کسب و کار شما دارای موارد زیر است:
- گزاره ای از نام تجاری که کسب و کار شما را از نظر مصرف کننده هدف متمایز می کند به عنوان مثال چرا مصرف کنندگان به طور شگفت انگیزی ترجیح می دهند از آمازون بخرند تا خرده فروشان خیابانی؟
- قابلیت هایی که در کسب وکار تان وجود دارد (دارایی ها ، افراد ، منابع) که به آنها امکان ارائه گزاره ارزش برند را می دهد و موقعیت آنها را به شما ارتباط می دهد؟
موقعیت یابی (شکل 3) کاری است که شما در ذهن مصرف کننده هدف خود انجام می دهید نه کاری که شما برای یک محصول یا خدمات انجام می دهید. همانظور که نشان داده شده است که احساسات اولین محرک تصمیم گیری در مسیر مصرف کننده برای خرید است. نمونه های موقعیت یابی عاطفی شامل Coca-Cola است که برای الهام بخشیدن به لحظات خوشبختی و کادبری وجود دارد که برای الهام بخشیدن به لحظات شادی وجود دارد.
شکل 3: موقعیت یابی: یک سیستم سازمان یافته برای یافتن یک پنجره در ذهن.ری و قزل آلا www.amazon.com: موقعیت یابی: با ذهن خود نبرد کنید
چگونه می توان در بازاریابی دیجیتال پیروز شد
سؤال سوم این است که ابتکار عمل و فعالیتهایی که تجارت برای پیروزی در بازار انجام می دهد چیست. این موارد به طور معمول باید در برنامه سالانه برندسازی ارائه شوند. <به عنوان مثال ، آیا در تجارت شما:
- آیا یک داستان قانع کننده برای گفتن وجود دارد که باعث ارائه گزاره برند می شود و ارائه را در ذهن مصرف کنندگان متمایز می کند؟
- آیا فعالیت ها از منظر برندینگ، مارک و کانال های ارتباطی تراز شده اند؟
- برای ارزیابی اثربخشی و کارآیی فعالیتها روی چه شاخص های کلیدی عملکرد توافق شده است؟
- چگونه می فهمیم برنده هستیم یا بازنده؟
در مرحله “تجزیه و تحلیل وضعیت” در فرایند برنامه ریزی است که استراتژی ارتباطات ، از جمله دیجیتال برندینگ ، مورد بررسی و توسعه قرار می گیرد.
بنابراین به جای اینکه این عمل به عنوان یک عملکرد گسسته تلقی شود ، ارتباطات دیجیتال (یا بازاریابی دیجیتال) باید در فرایند برنامه ریزی تجارت ، برند و ارتباطات ادغام شوند. ایوان منزز ، مدیرعامل دیاژهو ، وقتی اخیراً در مورد نتایج شرکتش بحث میکرد ، گفت:
“این موضوع در مورد انجام” بازاریابی دیجیتال “نیست ، بلکه درمورد بازاریابی موثر در دنیای دیجیتال است.”
بنابراین نقش ارتباطات دیجیتال در ساخت برندها چیست؟
کسب مهارت و توانایی دیجیتالی برای مشاغلی که به دنبال ایجاد یا ارتقاء برندهای خود از طریق برنامه های ساخت برند هستند ، ضروری تر می شود. دیجیتال ماکرتینگ ابزاری قدرتمند برای برند ها و دارای مزایای برندسازی بسیاری است که در شکل 4 نشان داده شده است:
شکل 4: مزایای دیجیتال برندینگ. منبع: Aaker on Branding – 20 اصل که موفقیت را به حرکت در می آورد
مزایای این خصوصیات دیجیتال برندینگ توسط تحقیقات ادراک برند جهانی از طرف مصرف کننده انجام شده توسط نیلسن در سال 2012 که نشان داد:
- 92٪ از مصرف كنندگان اظهار داشتند كه تبلیغات محصول یا خدمات ، از قبيل كلامی و یا توصيه هاي دوستان و خانواده ، بیشتر از ساير شكل هاي تبليغاتی دیگر اعتماد دارند. این تحقیق 18٪ افزایش را نسبت به سال 2007 نشان میداد.
- بررسی بر روی مصرف کنندگان آنلاین دومین منبع قابل اعتماد با 70٪ رضایت بود که نشان می داد به مردم به برندسازی دیجیتال اعتماد دارند ، افزایش 15 درصدی نسبت سال 2007 را نشان میداد.
دستیابی به تلویزیون به عنوان اصلی ترین راهی است که بازاریاب های تجاری با مخاطبان خود ارتباط برقرار می کنند. کانال های دیجیتالی روش هایی برای ارتباط با مصرف کنندگان هدف و استفاده از حسن نیت آنها ارائه می دهند. تجارب مثبت برند کمک می کند تا ارزش سهام این برند افزایش یابد.
همانطور که در شکل 5 نشان داده شده است، با استفاده از این مزایا ، دیجیتال ماکتینگ 4 نقش اساسی در ایجاد نام تجاری ایفا میکند.
شکل 5: نقش تجاری در ساخت ارتباطات دیجیتال. منبع: Aaker on Branding – 20 اصل که موفقیت را به حرکت در می آورد
در اینجا مثال های بسیار خوبی وجود دارد که برند ها در استفاده از این اصول تجاری سازی به چه صورت استفاده می کنند.
تقویت پیشنهاد تجاری: نایک
برنامه های دیجیتال می توانند با برقراری ارتباط با مزایای اضافی موجود ، این پیشنهاد را تقویت کنند. نام تجاری کالاهای مصرفی نایک Nike + Connect را با تراشه تعبیه شده در کفش ارائه می دهد که سابقه فعالیت و عملکرد را فراهم می کند.
Nike + Connect – ایجاد مزایای برند دیجیتال اضافی
پشتیبانی از پیشنهاد برند: مترو
صاحبان نام تجاری FMCG همچنین ممکن است از مارک های خیابان های بلند مانند مترو بیاموزند ، که از پیشنهاد برند آن با طرح پاداش / وفاداری پشتیبانی می کند.
کارت پستال توسط مترو – حمایت از پیشنهاد تجاری
ایجاد یک بستر تجاری سازی: مانند Cow & Gate
Cow & Gate Baby Club نمونه ای از یک پلتفرم بزرگ تجاری سازی است .
باشگاه گاو و گیت کودک – یک بستر تجاری سازی
Cow & Gate که متعلق به Danone است ، دارای یک پلتفرم خوب ساخت برند تجاری Baby Club با برنامه های CRM و eCRM است. در همه نقاط لمسی ، موقعیت یابی برند با یک رویکرد یکپارچه ارتباط برقرار می شود.
تقویت یک بستر تجاری سازی: Red Bull
یک مثال خوب در اینجا برنامه Red Bull Stratos شامل پرش فضا ، یک رویداد آدرنالین برای جویندگان ماجراجویی به علاوه جریان زنده و این کنسول دیجیتال تعاملی است.
تجربه Red Bull Blue Stratos – یک رویداد رسانه ای جهانی
اهمیت یک رویکرد مصرف کننده محور در بازریابی دیجیتال
بسیاری از مشاغل از محور قرار دادن مشتری یا مصرف کننده در مرکز هر کاری امتناع می ورزند. رفتارها ، کانالها و فناوریهای خرید جدید ، روشهای بیشتری برای ارائه تجارب تجاری با نام تجاری مصرف کننده محور ارائه می دهد. برای برقراری ارزش برند و وفاداری ، از تقسیم بندی مناسب برای برقراری ارتباط با مصرف کننده هدف خود استفاده کنید و مشتری را در مرکز هر کاری که انجام می دهید قرار دهید.
به طور خلاصه ، موفقیت در دیجیتال مارکتینگ شامل شرکت در طیف گسترده ای از فعالیت های آنلاین است که با رویدادهای نام تجاری آفلاین ادغام شده است. یک رویکرد یکپارچه مهمتر از دیدن دیجیتالی به عنوان تاکتیکی ، آزمایشی ، راهی برای تهیه محتوای عالی و راهی آسان برای اندازه گیری اثربخشی است. هدف کلی باید ارائه یک تجربه کلی معتبر و سازگار با برند باشد که با استراتژی ، موقعیت یابی و هدف برند مطابقت دارد.